Bullog

خُل‌نگِار

نشدنی 5 (12)

 

https://rhettbutler.ca/wp-content/uploads/نشدنی.mp3

«نشدنی» با همراهی مهرانا

 

– همیشه فکر می‌کردم اینائی که می‌آن می‌شینن روی این صندلی‌هایِ بلند جلوی بارمَن و بدون توجه به این‌ور و اونورشون زل می‌زنن به این شیشه‌های مشروبِ روبه‌روشون باید حال‌شون خیلی بد Read more

من و تو. فقط من و تو. 4.5 (4)

بعد از این همه سال…  بالاخره شد…  کی باورش می‌شد…  تو شوهر کردی،  من اون‌جوری شدم…  راهامون موازی هم اومد تا آخرش این‌جا باز به هم رسیدیم…  ولی خوبیش اینه که دیگه باهمیم… Read more

دوباره‌ها 5 (5)

نشسته‌ای رو به من، رویِ این صندلی‌هایِ قشنگ ولی ناراحت. امواجِ دریا به سمت ما نزدیک و نزدیکتر می‌شود. هر بار نزدیکتر از بارِ قبل. نه من به چشم‌هایِ تو نگاه می‌کنم و نه تو. حتی بعد از بالا Read more

مِی‌ُلوگ 4.6 (5)

–         می‌دونی چیه؟ –         چیه؟ –         تو وقتی مشروب نمی‌خوری خیلی… –    Read more

یک اتفاق نه‌چندان ساده 5 (9)

بعد از چهارده‌  سال که از آخرین دیدارشان می‌گذشت، بطور اتفاقی در یک روز، یک ساعتِ مشترک، به یک نمایشگاهِ نقاشی رفتند. زن شروع کرد از چپ تابلوها را دیدن و مرد از راست نمایشگاه را دور زد. Read more

Femme fatale 5 (2)

The class was on its fifth day when she entered. un gilet gris and the rest in black; like her eyes, her hair and maybe her heart! Sexy! As sexy as a brunette Marilyn Monroe. From all the available Read more

A fresh start 5 (1)

Finally, he made his decision. This was a great opportunity for him. This job was the only he really liked to do in his whole life. The one for which he didn’t need to send a resume to be Read more